، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

ardeshir pesare gol e man va babash

قربونت بشم توپولي من

پسر گلم عشق ماماني و بابايي دلم واست يه ذره شده بود پسرم ، دكتر سونو داد و رفتيم ديدمت فسقل مامان، ٣٤ هفته و٦ روزت بود ، وزنت حدودا ٣٣٠٠ بود !!! توپولي مامان تقريبا يك كيلو ماشالا تپل تري از وزن هم سنات و تقريبا سه هفته هم سونوگرافي سنتو بزرگتر نشون ميداد يعني طبق سونو ٣٨ هفته بودي تقريبا ، بابات كلي ذوق كرده بود و ميگفت پسر قوي منه پسرم پهلوونه ... ، چشم نخوري پسر گلم هزار ماشالااااا از بس كه ماماني به فكرت بود و حسابي خورد تو اين ٨ ماه ، باباتم هيچي كم نذاشت واسمون تو اين مدت ، البته بابات كلا خوبه هااا خدا ازش راضي باشه من ازش راضيم ، اميدوارم تاحالا مامان خوبي واست بوده باشم و وقتي دنيا مياي هم مامان خوبي واست باشم الان شما ٣٦ هفتته طبق...
28 مرداد 1392

بدون عنوان

واي نميدوني پسرم كه چقدر اتاقت خوشگل شده ، استيكرهات رسيد تمام ديوارهاي اتاقتو واست استيكر چسبونديم ، لباساتو چيدم تو كشوهات ،وسايل تختت رو هم درست كرديم ، وسايلت همش شير شاه ، اخه اسم توهم اردشير ديگه قربونت بشم شير مرد مامان .....
17 مرداد 1392

تو عشق ماماني پسرم

خوب پسر گلم اين چند وقته همش سرم شلوغ بود واسه درست كردن اتاق تو فسقل، من و باباييت صد ها صفحه تو اينترنت گشتيم چند جا رفتيم و ديديم تا تختت و كالستو انتخاب كرديم، تخت سفيد واست خريديم و كلا وسايلتو سفيد گرفتيم،كالسكتم قرمز و خاكستري خريديم، يه بسكت كوچولو هم خريديم واست ، كه ميزاريمش رو تخت مامان و بابا تا زماني كه خيلي كوچولويي پيش ما بخوابي عشق مامان ، با بابات رفته بوديم بيرون كه وقتي برگشتيم ديديم تختتتو اوردن گذاشتن پشت در ، كلي ذوق كرديم بابات تا اخر شب داشت تختتو نصب ميكرد خيلي سخت بود ، كم كم وسايلت دونه دونه اومد،دست بابا امير و مامان سيما درد نكنه اينا همش هديه هست واسه تو پسر گلم
17 مرداد 1392
1